استراتژی محتوا، رمز موفقیت کسب و کارها
در نوشته قبلی با اهمیت تعیین استراتژی محتوا آشنا شدید و دانستید که این کار، چه مزایایی برای کسب و کار شما دارد. در این نوشته می خواهیم 11 گام برای تعیین استراتژی محتوا را به شما آموزش دهیم. از شما دعوت می کنیم تا انتهای این نوشته با آی وحید همراه باشید.
11 گام برای تعیین استراتژی محتوا
اگر می خواهید برای محتواهای کسب و کار خود، استراتژی تعیین کنید، این 11 گام را باید طی کنید:
قدم اول: تعیین اهداف
برای اینکه در تنظیم استراتژی محتوایی موفق باشید، باید هدفگذاری کنید و اهداف مهم خود را مشخص کنید.
اهداف شما، اولین چیزهایی هستند که باید مشخص شوند. محتوایی ایجاد کنید که قابل سنجش باشد و به شما کمک کند که موفقیت خود را تعریف کنید. تولید محتوا بدون مشخص کردن اهداف به جایی نمی رسد؛ پس اهداف شما برای اینکه مطمئن شوید محتوای درستی تولید می کنید و می توانید به موفقیت برسید اهمیت دارد.
قدم اول برای تعیین اهداف این است که با مدیران اصلی، رهبران تیم بازاریابی، رهبران تیم فروش و تیم خدمات مشتریان را در کنار هم جمع کنید و با کمک آنها به سوالات زیر پاسخ دهید:
• چرا محتوا تولید می کنید؟
• می خواهید از محتوای خود در چه برنامه هایی استفاده کنید؟
• اهداف کوتاه مدت شما چیست؟
• اهداف بلند مدت شما چیست؟
اگر از خودتان و مدیران داخلی شرکت این سوالها را بپرسید، می توانید یک بنیان مستحکم برای تولید محتوای خود داشته باشید.
قدم دوم: تعیین چشم انداز
چشم انداز کسب و کار خود را مشخص کنید. چشم انداز شما می تواند موضوعاتی مثل شناخته شدن برند شما، فعالیت در شبکه های اجتماعی، ایجاد اعتماد، برقراری ارتباط و… باشد. با اینکه این موضوعات، قابل اندازه گیری نیستند؛ اما در موفقیت شما نقش بسیار مهمی دارند.
می توانید موضوعات قابل اندازه گیری را به عنوان چشم انداز خود انتخاب کنید. چشم انداز شما ممکن است افزایش تعداد مشتریان، افزایش دانلود محتوا، به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی و افزایش درصد تبدیل ایده ها به فرصت ها باشد. این موضوعات، قابل اندازه گیری هستند و می توانند چشم انداز شما در زمینه تنظیم استراتژی محتوا باشند.
قدم سوم: شناخت شخصیت مشتریان
شما باید مخاطبان خود را بشناسید تا بتوانید محتوای مناسب برای آنها را تولید کنید.
قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید و به دنبال موضوعات مختلف برای تولید محتوا بگردید، مهم است بدانید که این محتوا را برای چه کسی می نویسید. در حقیقت شما باید پرسونایی از مشتریان خود داشته باشید.
پرسونا(Persona)، از واژه Personality به معنای شخصیت می آید. پرسونا تجسمی از شخصیت مشتریان شما است.
اکثر شرکتها، مدلهای مختلفی از خریداران دارند. این افراد، شخصیتهای خریداران شما محسوب می شوند. با توجه به رفتار مخاطبان آنلاین داده های به دست آمده از مشتری میتوانید بر رفتارها و شخصیت او پی ببرید. وقتی می خواهید به پرسونای مشتری های خود پی ببرید، بهتر است علایق، انگیزه ها و نگرانی های آنها را نیز درک کنید.
وقتی می خواهید محتوا تولید کنید، تصویری از مشتریان خود را تجسم کنید، ببینید که آیا مشتری های شما از این محتوا خوششان می آید؟ آیا این محتوا را تا انتها دنبال می کنند؟ چه نوع محتوایی است که مشتری خواندن آن را بر دیگر محتواها ترجیح می دهد؟ مخاطب شما از چه کانال هایی (موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها و…) به محتوای موردنیازش دسترسی پیدا می کند؟
این پرسش ها به شما کمک می کند به شخصیت مشتریان و موارد دلخواه آنها پی ببرید. با دقت در رفتار مشتریان فعلی می توانید پی به رفتار و انگیزه های درونی آنها ببرید.
شما ممکن است تعداد زیادی مشتری داشته باشید، بنابراین مهم است که به شخصیت های مختلف تمام مشتریانتان پی ببرید. شما احتمالا انواع مختلفی از مشتریان خواهید داشت؛ بنابراین برای هر تیپ شخصیتی یک توضیح مختصری داشته باشید. نام، عنوان شغلی، نقش، شرکت و اطلاعات کاری و شناسنامه ای از جمله اطلاعاتی هستند که به دانستن شخصیت مشتریان کمک می کند.
به عنوان مثال جامعه یک بانک، صاحبان مشاغل و مادرانی است که برای مدیریت هزینه های خانواده حساب باز می کنند. در این نمونه بازاریابان این بانک مشتریان خود را در دو پرسونا به نام های «مادران مسئول اقتصاد خانواده» و «صاحبان کسب و کارها» می گنجانند و سپس به دنبال اطلاعات مرتبط با این پرسونا هستند. اطلاعاتی از قبیل مسئولیتهای آنها، اندازه شرکت و میزان درآمد آنها، محل زندگی و… از جمله جزئیاتی هستند که باید به آنها پی برد. همچنین باید به دنبال نیازها، دلیل ها و چالش های هرشخص باشند.
این اطلاعات را از کجا می توانید پیدا کنید؟ چطور به شخصیت و پرسونای مشتریان خود پی ببرید؟شما باید مصاحبه و تحقیق کنید. ابتدا باید با تیم فروشتان صحبت کنید. تیم فروش شما، هر روز و همیشه در بالاترین جایگاه برای حرف زدن راجع به آینده و منافع شما هستند. آنها می دانند که مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند و چه مسائل و مشکلاتی دارند. لازم است با اعضای تیم فروش خود جلسه ای برگزار کنید تا بفهمید که افراد تیم بازاریابی و فروش، درباره مشتریان شما چه اطلاعاتی دارند. بعد از صحبت با تیم بازاریابی و فروش، باید با مشتریانی که هم اکنون دارید نیز صحبت کنید. بسیار مهم است که هم به حرفهای مشتریان راضی گوش دهید و هم به صحبتهای مشتریان ناراضی. اگر امکانش را دارید، با مشتریان احتمالی آینده خود نیز صحبت کنید. منظور از مشتریان احتمالی آینده، افرادی هستند که هنوز از شما خرید نکرده اند؛ اما در آینده به احتمال زیاد به خریدار تبدیل می شوند.
در هنگام مصاحبه با افراد، باید به دنبال کسب اطلاعات خاصی باشید. با توجه به نوع و فعالیتهای شرکت خود، می توانید اطلاعات بیشتری نیز به دست آورید. پیش زمینه افراد، جزئیات شغل آنها، آرزوها، اهداف، چالشهای آنها، نقش آنها در روند خرید محصول، اعتراضات آنها و رسانه موردعلاقه شان برای پیدا کردن محتوا از جمله اطلاعاتی هستند که در هنگام صحبت با مشتریان باید به آنها پی ببرید.
شما ممکن است انواع شخصیتها را داشته باشید؛ به همین دلیل، مهم است که برای هر عضو از تیم خریدارانتان یک شخصیت جدا ایجاد کنید و محتوای دلخواه شخصیتها را تولید کنید. بعضی افراد دوست دارند مطالب را به صورت کتابهای الکترونیکی بخوانند، بعضی افراد به تماشای ویدئو علاقه دارند و بعضی ها نیز در رسانه های اجتماعی به دنبال مطالب جالب هستند. این وظیفه شما است که پیام خود را در قالبی درست آماده کنید و به افراد مناسب منتقل کنید.
در وب سایت هم می توانید به پرسونای مشتریان خود پی ببرید. تجربه و تحلیل مسیری است که مخاطبان طی کرده اند تا به مشتری شما تبدیل شوند، یک راه عالی برای کسب نیازها و چالش های مشتریان است. ببینید که افراد چه عبارتی را جستجو کرده اند، کدام محتواها را بیشتر مطالعه کرده اند، چه مدت در سایت شما مانده اند و چه اقداماتی در سایت شما انجام داده اند.
این اطلاعات به شما کمک می کند که تصمیمات بهتری بگیرید، ویژگی های مشتریان ایده آل خود را پیدا کنید و بهتر برای آینده برنامه ریزی کنید.
قدم چهارم: برند شناسی
برای اینکه مطمئن شوید که محتوای شما یکپارچه است، باید روی توسعه صدای برند خود کار کنید. صدای برند شما، یک تجربه یکپارچه را در سراسر کانال شما به نمایش می گذارد و به برند شما شخصیتی قابل شناسایی می دهد. صدای برند شما در نهایت باعث می شود که شناخته شوید. در دنیای آنلاین، اطلاعات و سروصدای زیادی وجود دارد؛ پس محتوای شما باید خاص و منحصر به فرد باشد. با توسعه صدای برند که نماینده سازمان شما است می توانید صدای خود را به گوش مشتری برسانید.
اول از همه باید شخصیت صدای برند خود را ایجاد کنید. صدای برند شما، اساسا احساسی است که می خواهید محتوای شما انتقال بدهد. صفات زیادی وجود دارد که با کمک آنها می توانید صدای برند خود را طراحی کنید. صدای برند شما ممکن است محاوره ای باشد، آموزشی باشد، معتبر یا حرفه ای باشد. با مشخص کردن صدای برند خود، صدای شما در میان دیگر صداها بهتر شنیده می شود.
قدم پنجم: زمان بندی و تنظیم تقویم محتوایی
در مرحله بعدی شما باید یک تقویم قابل ویرایش برای تولید محتوا بسازید.
زمانی که شما به شخصیت مشتریان خود پی بردید و دانستید که در هر مرحله از سفر خرید باید چه محتوایی تولید کنید، باید یک تقویم برای تولید محتوای خود داشته باشید. این تقویم به شما یادآوری می کند که در چه زمانی و در چه مکانی باید محتوا تولید کنید. داشتن برنامه محتوایی و تقویم برای تولید محتوا، در سازمان دهی مطالب به شما کمک می کند. با داشتن تقویم برای تولید محتوا، مخاطب شما می داند که شما دقیقا چه محتوایی را در چه زمانی منتشر خواهید کرد. داشتن تقویم ویرایشی، به هماهنگی بیشتر افراد گروه منجر می شود و برند شما را برجسته تر نشان می دهد.
تقویم محتوایی، مانند یک نقشه مسیر برای شما است که به شما نشان می دهد چه نوع محتوایی باید تولید کنید، چه موضوعاتی را در نظر بگیرید، چه افرادی را مخاطب خود قرار دهید و چه زمانی محتوای مناسب را منتشر کنید. داشتن تقویم محتوایی، به طور مستقیم به بازاریابی و فروش محصولات شما کمک می کند.
قدم ششم: تعیین موضوعات محتوا
شما باید طوفان فکری راه بیندازید تا بتوانید موضوعات ایده های خود را مشخص کنید. موضوعات محتوا، با توجه به کار شما و مخاطبانتان تغییر می کند. در نظر بگیرید که اولویت کار شما چیست؟ بازار هدف شما کجاست؟ چه محصولات یا خدماتی را می خواهید معرفی کنید؟ با طرح این پرسش ها، موضوعات ایده آل برای نوشتن محتوا را پیدا خواهید کرد.
می توانید از مشتریان سوال بپرسید تا به این موضوع پی ببرید که به دنبال چه نوع محتوایی هستند و چه محتوایی به آنها کمک خواهد کرد. هم چنین با تحلیل رقبای خود، به موضوعات مهم در کسب و کارتان می رسید. رقبای خود را دنبال کنید و محتوایی بهتر و جامع تر از محتوای رقیبتان آماده کنید.
قدم هفتم: تعیین ساختار محتوا
حالا که موضوعات محتوا را مشخص کردید، باید ساختار آنها را نیز تعیین کنید. بیایید نگاهی به ساختارهای مختلف محتوا بیندازیم.
پستهای وبلاگ : پست های بلاگ، نمونه های کوتاه محتوایی هستند که به طور منظم روی وبلاگ قرار می گیرند. پستهای بلاگ، در اندازه های مختلف نوشته می شوند.
راهنماها : راهنما، نمونه ای از محتواهای بزرگ هستند. مطالب زیادی در راهنماها گنجانده می شوند و بسیار مفید خواهند بود.
کتابهای الکترونیکی : کتابهای الکترونیکی، قسمتهای اصلی استراتژی محتوای شما هستند. کتابهای الکترونیکی درباره یک موضوع خاص و مهم صحبت می کنند. کتاب الکترونیکی، اطلاعات را به شیوه ای جذاب و خلاقانه انتقال می دهند.
اینفوگرافیکها : اینفوگرافیک یا عکس نوشته، اطلاعات و آماری هستند که به صورت بصری دیده می شوند. از اینفوگرافیکها، میتوان در لینکهای ربایشی و جلب توجه در رسانه ها استفاده کنید.
گزارشات : گزارش ها، پر از اطلاعات و آمار هستند و باعث شناخته شدن شما در صنعت می شوند.
ویدئوها : ویدئو، شکل بصری و بسیار تاثیرگذار محتوا است. برای ضبط ویدئو می توانید از محصولات خود استفاده کنید، داستان مشتریانتان را بگویید یا موضوعی را برای مخاطب خود توضیح دهید.
وبینار : وبینار هم یک ارائه زنده یا ضبط شده است که جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد.
اسلاید : قطعه های اسلاید، پر از اطلاعات هستند که به صورت مختصر و جذاب به مخاطب منتقل می شود. برای جذاب تر شدن اسلاید، باید آن را به صورت حرفه ای طراحی کنید.
مطالب شبکه های اجتماعی: محتوای شبکه های اجتماعی، مطالبی کوتاه هستند که با لحنی جذابانه نوشته می شوند و در کوتاه ترین زمان ممکن، اطلاعات را به دیگران منتقل می کنند.
قدم هشتم: تعیین لحن محتوا
بعد از این مرحله، باید لحن خود را نیز مشخص کنید. لحن صدای برند شما، اساسا آن چیزی است که به گوش مخاطب می رسد. لحن شما می تواند دوستانه، مستقیم، صادقانه یا رسمی باشد. بعد از لحن، باید زبان برند خود را نیز مشخص کنید. این همان زبانی است که محتوا با آن نوشته می شود. زبان نوشته می تواند ساده باشد، با آب و تاب باشد، پیچیده یا پر از اصطلاحات خاص باشد. این موضوع به کار شما و اینکه مشتریانتان چه کسانی هستند بستگی دارد. وقتی که لحن و زبان محتوا را مشخص کردید باید آن را روی کاغذ بنویسید تا تمام تولید کننده های محتوا از لحن و زبان برند شما مطلع شوند و مطابق با آنها محتوای خود را تولید کنند.
قدم نهم: اجرا
هم اکنون باید شروع به نوشتن و ویرایش محتوای خود کنید تا برای انتشار آماده شود. تمام نکانی که گفته شد را باید اجرا کنید. توصیه می شود که نوشتن مطلب را به کسی بسپارید که واقعا از موضوع مطلع باشد و بتواند اطلاعات درست را منتقل کند. مطلب خود را با سرتیترها برجسته تر کنید. از علامتهای مختلف، اعداد و لیستها استفا ه کنید؛ زیرا این کار موجب راحت تر خوانده شدن مطلب شما می شود. بعد از مرور مطلب و ویرایش قسمتهای مختلف محتوا، آن را برای انتشار آماده کنید.
قدم دهم: انتشار محتوا
حالا که محتوای خود را آماده کردید، باید آن را در رسانه مناسب منتشر کنید. با توجه به تقویم محتوایی، باید محتوا را از قبل آماده کنید و طبق زمان بندی مقرر آن را منتشر کنید. در هنگام انتشار محتوا نیز به یاد داشته باشید که مخاطب را به اقدامی خاص نظیر به اشتراک گذاری مطلب، خواندن مطالب قدیمی و دانلود کاتالوگ محصولات دعوت کنید تا بیشتر درگیر شده و با شما ارتباط بیشتری برقرار کند.
قدم یازدهم: تحلیل و آنالیز
بعد از انتشار باید با توجه به معیارها، میزان تاثیرگذاری محتوا را اندازه گیری کنید. اصولا محتوا برای آگاهی از برند، ایجاد ارتباط و آموزش طراحی شده است؛ بنابراین معیارهایی که باید بررسی کنید، انعکاسی از همین موارد است. برای تحلیل و آنالیز میزان تاثیرگذاری محتوا به ترافیک وب سایت خود توجه کنید. می توانید از طریق سیستم تحلیل داده گوگل، ترافیک سایت خود را زیر نظر بگیرید. با این کار، می توانید بفهمید که ورودی های سایت شما از چه طریقی وارد شده اند، افراد چگونه محتوای دلخواهشان را پیدا می کنند، کاربران چه مدت زمانی را در سایت شما سپری می کنند و مهم ترین محتواهای سایت شما چه محتواهایی هستند؟ با این کار، می توانید بررسی کنید که مردم بیش از هر چیزی، به دنبال چه قطعاتی از محتوا می روند.میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی هم از معیارهای مهم برای اندازه گیری تاثیر محتوا است. شما باید به تعداد اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی نگاه کنید. میزان لایک شدن پستهای شما و نظردهی مخاطبان از نشانه های تاثیرگذاری محتوا است.
برای اینکه بدانید محتوای شما به خرید محصولات و خدمات کمک میکند یا خیر، باید به نتایج جدید سایت خود توجه کنید. ببینید که کدام محتواها به افزایش فروش، جذب مخاطبان جدید و ایجاد مشتریان بیشتر کمک کرده اند.
تحلیل و آنالیز محتوا به شما این امکان را می دهد که میزان دانلود محتوای خود را بررسی کنید. این موضوع را می توانید در ابزارهای بازاریابی یا سیستم مدیریت محتوای سایت خود چک کنید. با این روش می توانید به تعداد بازدیدکننده های خود نیز پی ببرید. با کمک آنالیز محتوا، می توانید بفهمید که کدام یک از قطعات محتوای شما، بیشترین سود را برای کسب و کار شما داشته اند. وقتی بدانید چه نوع محتوایی به فروش بیشتر و سودآوری بیشتر منجر می شوند، بیشتر به تولید همان نوع محتوا فکر می کنید و به مرور زمان پیشرفت زیادی خواهید کرد.
حالا که با 11 گام برای تعیین استراتژی محتوا آشنا شدید، از این پس بهتر می توانید برای محتواهای کسب و کارتان برنامه ریزی کنید. از اینکه تا انتهای این نوشته با آی وحید همراه بودید از شما متشکریم.